جایی به اسم تو
آدم هایی به اسم من
و این ضمیر آخر شخص که اینجا انتظار می کشد
بدون هیچ فعلی ، بدون هیچ حرفی
جایی به اسم تو
خیابانهایی که به اسم تو نام می گیرند
و ایستگاه های خسته این خیابان
که همه ی آدمها را دور خودشان می چرخاند
آقا ، من ایستگاه آخر پیاده میشوم
چشمهایم را ایستگاه قبل جا گذاشته ام
اینجا
ایستگاه آخر
جایی به اسم تو
دستهای تو
دستهایی که خیابان را بغل کرده
و چشمهای بسته ی من
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 685
بازدید ماه : 352
بازدید کل : 93027
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1
Alternative content